زیباتر میشوم
تجربه های من از برنامه لاغری برای همیشه

 

آقای شرقی دیگه نمیدونم چه جوری از شما خواهش کنم تا به ایرادات این وبلاگ رسیدگی فرمایید

 

واقعا آزار دهنده شده خیلی خیلی آزار میده

 

نه ایمیل جواب میدید نه تلفن

 

یه وقت احساس میکنم اصلا ایمیل ها رو نمیخونید.(میدونم که اشتباهه)

 

حتی دامنه ی درخواستی رو هم تایید نمیکنید؟

 

اگر مساله ای دارید که به مسایل سایت نمیرسید حداقل یه پیغام به ایمیل بدهید که تا فلان تاریخ جواب میدید نه تا 2 ساعت دیگه که الان 4روز شده بدون هیچ جوابی

 

میدونم ممکنه سرتون شلوغ باشه تا به ایراد همه گزارش ها برسید ولی اگه نوبتی هم باشه دیگه نوبت به من رسیده  یه جواب بدهید لطفا

خواهش میکنم

منتظرم

متشکرم

ارسال در تاريخ دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط بی بی سپندار

دیگه نمیدونم چه جوری با این وبلاگ صحبت کنم که اذیت نکنه (کلا تعطیله)

 

سلاملکم خداجونم

    -------------------------دوباره این وب قاط زد -

.

 

 حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام: نصف پیتزا + کل سالاد + ا لیوان ماءالشعیر

موقع ناهار نتونستم قسمت آگاهانه خوردنو گوش کنم. ولی با هر لقمه تمام حرفهای آقای خردمند برام مرور میشد و باعث میشد کاملا حواسم باشه.

حجم نوشته شده با توجه ب آگاهانه خوردن: 2برش پیتزا + 2.3سالاد + کل ماءالشعیر

میان وعده ساعت 15: 1فنجون چای

 

موقع ناهار نتونستم قسمت آگاهانه خوردنو گوش کنم. ولی با هر لقمه تمام حرفهای آقای خردمند برام مرور میشد

و باعث میشد کاملا حواسم باشه.

حجم نوشته شده با توجه به آگاهانه خوردن: 2برش پیتزا + 2.3 سالاد + ا لیوان ماءالشعیر

میان وعده ساعت 15: افنجون چای

میان وعده ساعت 17.30: یه بشقابک (بشقاب کوچک/وردست/پیشدست): پلو + خورش مرغ ترش مخصوص

 

 

 

میان وعده ساعت 15: افنجون چای

 میان وعده ساعت 17.30: یه بشقابک (بشقاب کوچک/وردست/پیشدست): پلو + خورش مرغ ترش مخصوص

 فعلا خدانگهدارتون تا وعده ی بعدی

ارسال در تاريخ دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط بی بی سپندار

m

 سلاملکم خداجونم

        -------------------------دوباره این وب قاط زد -

ناشتا 1 لیوان آب

صبحانه ساعت 9.30: یک کیک یزدی + یک لیوان چای سبز

میان وعده ساعت 10.30: 1فنجون چای

ناهار ساعت13: پیتزا + سالاد کاهو + ماءالشعیر

 امروز تولد مبارک یکی از همکاران بود و باعث شد ناهار غذای خوشمزه و غیر مفید پیتزا رو بزنیم به بدن مبارک.

خداییش هم خیلی چسبید.000

 

حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام: نصف پیتزا + کل سالاد + ا لیوان ماءالشعیر

موقع ناهار نتونستم قسمت آگاهانه خوردنو گوش کنم. ولی با هر لقمه تمام حرفهای آقای خردمند برام مرور میشد و باعث میشد کاملا حواسم باشه.

 

حجم نوشته شده با توجه ب آگاهانه خوردن: 2برش پیتزا + 2.3سالاد + کل ماءالشعیر

میان وعده ساعت 15: 1فنجون چای

 میان وعده ساعت 17.30: یه بشقابک (بشقاب کوچک/وردست/پیشدست): پلو + خورش مرغ ترش مخصوص

4

ارسال در تاريخ دو شنبه 25 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط بی بی سپندار

 

خدا جوونم حالت چطوره؟ من که عالیم!

ناشتا 1لیوان آب

صبحانه ساعت 8: ا کاسه سوپ قارچ که 3.4 رو خوردم(خیلی بهم چسبید)

میان وعده ساعت 11: دو2تا پسته شور

ناهار ساعت 13: چلو خورش مرغ و هویج و آلو

عکسش تو کامپیوتر محل کارم جاموند فردا میزارم

میان وعده ساعت 15: 1لیوان چای

ساعت 17 تا 18 باشگاه ثبت نام کردم (2روز تو هفته) ایروبیک نرم کار میکنیم البته من بهش میگم نرم چون مربیمون خیلی خیلی استاده و بعد کلاس دیگه زانو درد و کمر درد و سردرد نمیاد سراغت. یه جورایی اصلا به خشکی و وحشتناکیه ایروبیک در حال تدریس تو ایران نیست. خلاصه رسیدم منزل با گرسنگیه شدید الوصف

میان وعده ساعت 18.30:این تنها وعده ای هست که بعدش عذاب وجدان گرفتم ولی با توجه به برنامه باید خودمو ببخشم و دیگه تکرارش نکنم از گرسنگی و تشنگیه زیاد این شیر و شیرینی ها رو خوردم

کلا موقع انتخاب خوراکی های این وعده مغزم هنگ کرده بود. باید بگم که دلیل عذاب وجدانم به خاطر کالری خوراکی ها نبود(اصلا ) . این بود که من گزینه های خیلی بهتری داشتم خیلی خیلی بهتر که هم سلامت بودن و هم منو انرژی منو بیشتر  نگه میداشتن الان که دارم اینو مینویسم  کلا 50 دقیقه گذشته و من وحشتناک ضعف کردم.

100% دفعه بعد حواسم رو جمع میکنم.

وعده ساعت 19.30: پلو+مرغ+سبزیجات پخته

حجم نوشته شده با توجه به آگاهانه خوردن: 1ق.م پلو+کل سبزیجات

وعده ساعت 23: یک کاسه سوپ قارچ+3تکه بادمجون سرخ شده(اندازه 2انگشت کناره هم)+25تا زیتون+1کف دست نون لواش

 حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام: همه ی غذا

حجم نوشته شده با توجه به آگاهانه خوردن: نصف سوپ + 2تکه بادمجان+20تا زیتون+کل نون

دیگه میرم لالا_هیپنوتراپی رو هم توی روز گوش دادم.

شبتون خوش وخدانگهدارتون باشه تا فردایی زیباتر.

پ.ن:

آب 7لیوان+2لیوان چای+الیوان شیر

ورزش 1ساعت کامل و مفید ایروبیک نرم

شکلات نخوردم 

خدانگهدارتون تا فردایی زیباتر از امروز

 

ارسال در تاريخ یک شنبه 24 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط بی بی سپندار

وبلاگ جان لطف درست آپ بشو عزیزم

امروز خیلی اذیت میکنی --

کمکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

  ..........

......................................

مدیریت لوکس بلاگ کجاییــــــــــــــــــــد؟

ارسال در تاريخ شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط بی بی سپندار

 

 

سلام خدا جونم

ناشتا 1لیوان آب

صبحانه ساعت 8: املت مخصوص  http://sepandaar.com/post.php?p=9   فقط این دفعه هویج و کرفس هم اضافه کردم.

+نصفه نان لواش+طالبی+چای+اق.م شکر

 حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام: همشون

حجم نوشته شده با توجه به آگاهانه خوردن: 2.3املت+بیشتر نون+طالبی+15تا زیتون+نصفه چای

 میان وعده ساعت 9.15: نصفه استکان میکسِ توت  فرنگی

میان وعده ساعت 10: 1فنجون چای

میان وعده ساعت 11: 1فنجون چای

ناهار ساعت 13: لوبیا پلو + زیتون(از خونه آوردم )

حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام: کل ته دیگ + کل زیتون + 6تا ق.غ پلو

حجم نوشته شده با توجه به آگاهانه خوردن: 3.4ته دیگ+10تا زیتون+3تا ق.غ پلو

میان وعده ساعت 15: 1فنجون چای

میان وعده ساعت 17: چای سبز مخصوص سپندار + شیرینی خوشمزه

طرز تهیه چای سبز مخصوص: http://sepandaar.loxblog.com/post.php?p=8

وعده ساعت 19: سمبوسه کوچیک (خونگی/رژیمی) + کاهو +زیتون + سس خردل

حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام:همه ی غذا رو خوردم و کلا آگاهانه بود معدم میطلبید.

وعده ساعت 22.30: سوپ قارچ خوشمزه از رستوران محل + 1.4 لیموترش

حجم نوشته شده با توجه به آگاهانه خوردن: 2.3 سوپ قارچ +لیموترش

نمیدونم به وعده ساعت 19 بگم شام یا وعده 22.30؟ آخه هر جفتش برای ساعات شامه؟

دیگه میرم هیپنوتراپی بگوشم و بعدش لالا

شبتون خوش وخدانگهدارتون باشه تا فردایی زیباتر.

پ.ن:

مایعات : آب 6لیوان+3فنجان چای+الیوان ماءالشعیر

ورزش : 10 دقیقه ثابت هولاهوپ زدم

شکلات : نخوردم

 

ارسال در تاريخ شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط بی بی سپندار

 

سلام خدا جون حال و احوالت چطوره؟ آخر هفته ای بنده ها کم تر اذیت کردن؟ امیدوارم همینطور باشه. 

خدا جون کمکم کردی تا اولین هفته این رژیم تموم شد با لذتِ کامل

به امید تو  هفته ای دوم رو شروع میکنم.

تو این هفته کلا 1ساعت ورزش کردم

شکلات خیلی خیلی خیلی کم خوردم

از هر مدل غذایی که بود خوردم (بدون نگرانی)

مایعات نسبتاً  زیاد نوشیدم

اصلا وزن نکردم(منتظرم تا هفته سوم = ولی خیلی سخته = واین هیجانو دوس میدارم)

احساس میکنم از سایزم کم شده (با توجه به لباسهایی که قبلا خیلی تنگم بود)

یاد گرفتم:

به بدنم خوب گوش بدم، خیلی خوب

بدنم خیلی باهام همراه بود و شعور خوبی از خودش نشونم داد که باعث شد بیشتر دوسش داشته باشم.

در هیچ میهمانی با صاحبخونه و رسم و رسومات تعارف نکنم.(ماجرای روز هفتم/جمعه/22-2-1391)

وقتی که تو خونه هستم خیلی بیشتر دلم بهانه خوراکی میگیره

نذارم خیلی خیلی گرسنه بمونم تا حالم خراب بشه

حتما تو کیفم آجیل بذارم

فکر کنم همینا بود

 

ارسال در تاريخ شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط بی بی سپندار

 یه سلام جمعه ای به خدای خوب خودم

ناشتا یه لیوان آب

صبحانه ساعت 9.30: نصف نان لواش+طالبی+1قوطی کبریت پنیر+الیوان چای+اق.م شکر

  

 حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام: همه ی خوراکی ها

  حجم نوشته شده با توجه به آگاهانه خوردن: نصف نان لواش+2تکه طالبی+نصف پنیر+چای هم یادم رفت (چون خیلی داغ بود گذاشتم جلو پنجره خنک بشه و الان که دارم مینویسم ساعت18 دیدم تو عکس چای بوده و من نخوردم و تازه رفتم برش داشتم

  ساعت 12 در مهمونی بودیم و نسبتا خوب خوردم شاید جو خیلی خیلی شلوغ بود و

میان وعده ساعت 13: یک شیرینی خامه ای (ازین مدل کوچیکا اندازه گردو) + 1لیوان آب

ناهار ساعت 14: چلو کباب کوبیده+گوجه+سالاد کاهو+سس+دوغ

  

حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام: من کلا حدودحجم 9ق.غ مخلوط(پلو+1کباب+1گوجه)+ ا پیشدستی(وردستی)سالاد با سس+الیوان دوغ برداشتم

 من داستانی داشتم سر آگاهانه خوردن چون مدلی خوردن باعث من بشم آخرین نفر که سر سفره نشسته و هنوز کلی غذا داشتم با اینکه 9تا قاشق بود ازون طرف هم درست نبود غذا بمونه  تو ظرف یعنی از دید صاحبخونه زشته (از لحاظ مثلا نکنه بد بوده و ...ازین داستانا که اکثر  ما ایرانیا داریم) من بعد خوردن 4ق.غ مخلوط کباب و گوجه+4چنگال سالاد دیگه سیر شده بودم اما مجبور شدم بازم بخورم یعنی 3تا دیگه از هر کدوم اضافه تر خوردم (این 3تای آخری واقعا اذیت کننده بود از لحاظ روحی) دیگه 2ق مونده بود که بیخیال شدم و گفتم (البته تو دلم گور پدر تعارف و رسم ورسوم،داره حالم از غذای اضافی بهم میخوره) شاید شماهام بعد مدتی اینو تجربه کرده باشید.

  دیگه من تحت هیچ شرایطی به این مدل رسم و رسوم توجه نمیکنم و ازون طرف هم سعی میکنم خیلی کمتر غذا بکشم

 راستی اون قسمت قرمز هم یک وروجکی بود که موقع عکس گرفتن اومد تو دوربین ومنم شرایطی نداشتم که دوباره بگیرم خیلی تابلو بود برا همین این غذا این شکلی شده

حجم نوشته شده با توجه به آگاهانه خوردنِ زوری: 7ق.غ مخلوط(پلو+1کباب+1گوجه+2.3حجم سالاد+کل دوغ

میان وعده ساعت 15.30: افنجون چای

میان وعده ساعت15: یک شیرینی رولت+2تکه کوچیک هندوانه

رسیدیم منزل:

میان وعده ساعت 18.15: یکی از اهل منزل با ما نیامد و برای شکم مبارکشون چیپس سرخ کرده بود و بوی دیوونه کننده ای راه انداخته بود و من هم که مست بو شدم و نتونستم کنترل کنم و رفتم 1.ق.غ پُر خوردمبه به

میان وعده ساعت 20: 1 سمبوسه کوچک+18تازیتون شکسته تلخ+سس خردل

خدایـــــــــــــــــا بی نهایت سپاس گزارتم که خوراکی به نام زیتون و با طعم تلخ آفریدی (دستت درد نکنه)

شام ساعت 21.30: استامبولی+زیتون+کاهو+ته دیگ

حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام: نصف پلو+کل زیتون+کل کاهو+کل ته دیگ

 حجم نوشته شده با توجه به آگاهانه خوردن: 2ق.غ پلو+ 6تازیتون+نصف کاهوها+ 1.8ته دیگ

 از ساعت 20 تا ساعت 23: 2.3 این حجم لیوان هم آب توت فرتگی میل فرمودم.

یک نتیجه که بعد از یک هفته رژیم گرفتم: روزهای 5شنبه و جمعه که سرکار نمیرم خیلی بیشتر دلم بهانه خوراکی میگیره و خیلی هم احساس گرسنگی کاذب دارم.باید براش یه فکری کنم.

دیگه میرم هیپنوتراپی بگوشم و بعدش لالا

شبتون خوش وخدانگهدارتون باشه تا فردایی زیباتر.

پ.ن:

آب 6لیوان+1فنجان چای+الیوان دوغ

ورزش نکردم

شکلات اندازه تزیین شیرینی رولت 

ارسال در تاريخ جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط بی بی سپندار

سلاملکم به خدای خوب و دوست داشتنیم

ناشتا یادم رفت آب بنوشم

صبحانه (که شد ظهرانه)ساعت 11.30:

هوس املت مخصوص خودمو کردم ( طرز تهیه رو تو وبلاگ http://sepandaar.loxblog.com/ توصیح دادم)

املت مخصوص+نان برکات+طالبی+ا لیوان چای+1ق.م شکر+فلفل دلمه+سبزی خوردن+خیارشور

حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام:

این حجم رو قبلا ها خودم میخوردم اما امروز برای خودم و اهل منزل درست کردم (شد 2نفره)

حجم نوشته شده با توجه به آگاهانه خوردن: 

3ق.غ املت مخصوص+2.3نان لواش کاغذی(برکات نخوردم)+1تکه طالبی+ا لیوان چای+1ق.م شکر+3برش فلفل دلمه+سبزی خوردن 1.2حجم نعلبکی+خیارشور(نخوردم)

ناهار ساعت15:    پلو + تن ماهی + کاهو       

حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام:   همه ی غذا(البته خودم کم غذا کشیدم)

 

میان وعده ساعت 17.30:

رفتم فروشگاه برای خرید و اونجا ازین غذاهای امتحانی بود برای تبلیغ (تبلیغ ناگت مرغ) و من هم ناگت که اندازه یه حبه قند روی خلال دندون بود خوردم البته 2تا زیتون شکسته تلخ هم میل فرمودم + آب طالبی اندازه خالی تو عکس

 

شام ساعت 20.30:سمبوسه + 2برگ کاهو

حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام: کل غذا(البته اینم بگم که این سمبوسه ها آخر کم روغنه و سایزش کوچیکه)

حجم نوشته شده با توجه به آگاهانه خوردن: نصف (2تا)سمبوسه ها+کاهو

بعد وعده شام ساعت 22.30: نصف یک سمبوسه + 7تا زیتون شکسته تلخ

دیگه میرم هیپنوتراپی بگوشم و بعدش لالا

پ.ن:

مایعات: 6یوان آب +الیوان چای+کمی آب طالبی+کمی ماءالشعیر

شکلات نخوردم

ورزش نکردم

 فعلا خدانگهدارتون تا فردایی دیگر

 

ارسال در تاريخ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:رژیم,لاغری,سلامت,غذا,انرژی,نفس,خوشمزه, توسط بی بی سپندار

به نام خداوند مهربانم

وبلاگ جان امیدوارم که امروز دیگه اذیت نکنی(برای بار دوم مینوسم)

ناشتا یه لیوان آب

صبحانه ساعت 9.30:

نان(برکات) + 2.3قوطی کبریت پنیر + هندوانه (اندازه تو عکس) + 1.2 لیوان چای + ا ق.چ شکر

 

حجم نوشته شده با توجه به یکم آگاهانه  

 

1.2نان + 1.2 پنیر + هندوانه (کامل) + نصف حجم چای + ا ق.چ شکر

 

ناهار ساعت 13: ماکارونی + سالاد کاهو/خیار/گوجه+ سس مایونز

ناهار خوردنم امروز داستانی داشت: ساعت 13 من کلاس داشتم و ناهارمو سریع گرفتم(از محل کارم) تا رسیدم کلاس

تو نمازخونه ساختمونِ کلاس عین این از قحطی در رفته ها سریع 2تا قارچ کوچولو از غذا رو خوردم و رفتم سر کلاس

ساعت 15 استاد لطف کردنو زنگ تفریح دادن و همه بچه ها گرسنه (بدون استثناء) خلاصه 8نفری بودیم

یکیمون نون سنگک با پنیر خامه ای آورده بود و منم که ماکارونی

حمله برای خوردن _____ دیگه اینجا وقت برای غیر آگاهانه اش نبود چه برسه به آگاهانه غذا میل نمودن!

منم وقتی بیش از گرسنه باشم با چند لقمه سیر میشم (شاید خیلیهاتون اینطوری باشید)

امروز ازون روزا بود. پس غذایی که خوردم این بود:

                  4 تا چنگال کوچولو ماکارونی + 5تا چنگال کاهو + یه لقمه بندانگشتی نون پنیر

میان وعده ساعت 17.50: --- طالبی (همه رو خوردم)

امروز از17تا17:30واقعا وحشتناک بود چون ساعت 17من نصف لیوان چای سبز با نصف گردو خوردم (که نیم ساعت طول کشید)و ساعت 17:30 حالت تهوع گرفتم و رفتم به بخش (تو روحهِ گلاب)یا همون(گلاب به روتون شما) و همه رو خارج فرمودم از دهان مبارک (یه کلام : ازینا زدم----شرمنده اگه حالتون بهم خورد---حال خودم بدتر وقتی یادم میاد)بالاخره دلم میخواد همه تجربه هامو بگم ــــــــــــ تنیجه: حتما همیشه تو کیفم آجیل بریزم تا روزای شلوغ اینطوری نشم.

شام تولد دعوتیم برم ببینم جلوی غذاهای خوشمزه و کیک شکلاتی چطورم؟ البته از الان بگم که از کیک نمیگذرم چون تولدیه و اثر چاق کنندگی نداره (آخر توجیه بود نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)

میان وعده ساعت 19.15: -----------سه پر نارنگی

شام ساعت 21:

امشب تولد مبارک داشتیم و به همین دلیل شام رو توی یک رستوران زیبا میل فرمودم. خیلی سخت نبود چون ناخودآگاه حواسم جمع آگاهانه خوردن بود.

من هر وقت به این رستوران میرم اونقدر میخورم که دلم درد میگیره و دیگه برا نفس کشیدن هم حال ندارم!

ولی ایندفعه خوب بود (عالی نبود) یعنی فکر میکردم که خوب تولد دیگه باید لذت ببری و این غذاها هم هست و اگه نخوردی میبری خونه(با این جمله ها مدام به خودم روحیه میدادم من همیشه باید از غذای همه یه تکه بگیرم و بعدش تازه شروع میکنم غذای خودمو بخورم - البته همه مون همینطوریم -- اینطوری حالشم بیشتره

این غذاهایی بود که من ازش میل فرمودم -- چند مدل دیگه بود که من دوس نمیداشتم.

 این غذای من بود. حجمی که خوردم:1میگو بدون پفک دورش+2تاسیب زمینی

سالاد دوست داشتنی من.حجمی که خوردم:1.4

بشقاب سبزیجات چینی.حجمی که خوردم:1.5

پاستا.حجمی که خوردم:1چنگال پُر

نون سیر هم سفارش دادیم که من یه مثلث(اندازه ساندویچ کلاب)خوردم

برسیم به اصل مطلب کیک تولد شکلاتی : عالی خوردم و بی نهایت از خودم متشکرم که امتحان شعور در مورد شکلات رو خوب پس دادم (تصور کنیدکه یه کیک 6نفره رو من موقع برش زدن به 4قسمت تقسیمش میکنم و 1تکه کاملشو میخورم)>>>اینو گفتم که بدونید چقدر کیک شکلاتی(فقط شکلاتی)رو دوست میدارم--امشب  به اندازه 1ق.غ خوردم.اون هم با چه لذتی + ا فنجون چای

امشب بالاخره شب شلوغی بود و من دوست داشتم تو جمع باشم و اصلا نخوام حواسم رو بدم به مدل آگاهانه خوردن

چون فکر میکردم نمیذاره من از شبم لذت ببرم و یه جورایی دلم میخواست به خودم مرخصی بدم و تا میتونم برای

احساستم غذا بخورم ولی نشد که نشد و چقدر زیباست که نشد. الان که مینویسم حس پیروزمندانه ای دارم (انگار از یه

جنگی اومدم که ... توضیحش سخته بیشتر امثال من (وزن بالاها) میتونن درک کنن.

اینم بگم که موقع غذا و کیک واقعا سعی نکردم که تمرکز کنم روی آگاهانه خوردن یعنی از 2ساعت ونیم که ما مشغول خوردن و حرفیدن بودیم(البته بیشتر خوردن)من حدود 10 دقیقه اونم پراکنده یادم میومد که باید حواسم جمع باشه.وباقیش به طور ناخودآگاه آگاهانه غذا میخوردم و اون زمانی هم که یادم میومد میگفتم یه امشبو بیخیالِ من شو و بذار حال کنم البته حالیشو بردم چه جــــــــــــــــــور.و خدایا ازت سپاسگزارم که من رو با این روش توسط آقای خردمند آشنایی کردی.(شاید از نظرشما آخر تبلیغ بود؟! ولی من از وجودم گفتم چون بالاتر از همه چی خوردن اون حس اعتماد به نفسی هست که ایجاد میشه و 100%قابل تشکر کردن.)

راستی یکی ازون مانتوهایی که همیشه دوست داشتم بپوشمش امروز اندازم بود وکلی باهاش ذوقیدم.با اینکه همش 5روزه بدون ورزش دارم رژیم میگیرم و همه چی هم خوردم. چون برام مهم بود اینجا نوشتمش.

دیگه میرم هیپنوتراپی بگوشم و بعدش لالا

شبتون خوش وخدانگهدارتون باشه تا فردایی زیباتر.

پ.ن:

آب 6لیوان+2لیوان چای

ورزش نکردم

شکلات اندازه اق.غ از کیک

وبلاگ جان از شما هم متشکرم که بازی درنیاوردی.ازین به بعد همینطوری دوست داشتنی باش.آفرین

ارسال در تاريخ چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط بی بی سپندار

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد